جدول جو
جدول جو

معنی نیمه سیر - جستجوی لغت در جدول جو

نیمه سیر(مَ / مِ)
نیم سیر. رجوع به نیم سیر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سیمه سار
تصویر سیمه سار
سراسیمه، هراسان، سرگردان، آشفته و سرگشته، شوریده حال، پریشان حواس
فرهنگ فارسی عمید
آنکه به قدر کفایت خوراک نخورده و هنوز میل به خوردن داشته باشد، (ناظم الاطباء)، که به تمام رفع گرسنگی او نشده باشد، (یادداشت مؤلف)، که هنوز اشتها دارد: حکیمان دیردیر خورند و عابدان نیم سیر، (گلستان)، نیم راضی، (ناظم الاطباء)، که میل و حرصش تمام نشده است و هنوز می خواهد، که کاملاً خرسند و راضی نیست:
گدا را کند یک درم سیم سیر
فریدون به ملک عجم نیم سیر،
سعدی،
، رنگی که متوسط باشد از حیث پررنگی و کم رنگی، رنگ نیم تند، (سبک شناسی بهار از فرهنگ فارسی معین)، که به رنگ سیر سیر و روشن نیز نباشد، (یادداشت مؤلف)، رنگی ملایم، نه زیاد رقیق و باز و روشن و نه بسیار غلیظ و پررنگ و تند: در رنگ آمیزی هر صبغ جائی خرج کند و هر رنگ به گلی دهد، آنجا که رنگ سیر لایق آید نیم سیر صرف نکند و آنجا که صبغ روشن باید تاریک به کار نبرد، (المعجم از فرهنگ فارسی معین)،
وزنی معادل هشت مثقال، (یادداشت مؤلف)، رجوع به سیر شود
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ)
حیران. سراسیمه. سرگشته. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاه. در 41هزارگزی جنوب شرقی ده شیخ، 5هزارگزی قلعۀ میرآباد، و در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و یکصد تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، حبوبات، صیفی، توتون، لبنیات، مختصر میوه جات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
نیم خیز. رجوع به نیم خیز شود
لغت نامه دهخدا
(مَ/ مِ جُ)
آجر نصفه. رجوع به نیمه شود
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِیَهْ)
نامه سیاه. رجوع به نامه سیاه شود
لغت نامه دهخدا
(خِ مِ سَ)
دهی است جزء دهستان گیل دولاب بخش رضوانده شهرستان طوالش، واقع در 7 هزارگزی شمال خاوری رضوانده کنار دریا با511 تن سکنه، آب آن از رود خانه شفارود و محصول آن برنج و شغل اهالی زراعت و صید ماهی است کاظم محله جزء این ده می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ پُ)
نصفه. (ناظم الاطباء). نیم پر. رجوع به نیم پر شود
لغت نامه دهخدا
(یَر)
خوش رفتار. نیکوسیر:
شادمان روی سوی خیمه نهاد
آن شه خوب روی نیک سیر.
فرخی.
ایزد این دولت فرخنده و پاینده کناد
بر تو ای نیک دل نیک خوی نیک سیر.
فرخی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سیمه سار
تصویر سیمه سار
حیران سرگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیمه خیز
تصویر نیمه خیز
نیم خیز: (در جای خود نیم خیز شد و گفت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیمه پر
تصویر نیمه پر
(صفت ظرفی که تا نصف پرشده: نصفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیمه سار
تصویر سیمه سار
((مَ یا مِ))
حیران، سرگشته
فرهنگ فارسی معین